۱۳۸۸ آبان ۱۹, سه‌شنبه

مشارکت مردانه در امر زنانه !!!


راننده اداره دیرتر اومد دنبالم .گفت برده بودم خانومم رو درمانگاه آمپول اش رو بزنه . بهش گفتم عیبی نداره خیلی وقت نبود که متظر بودم .(فکر خاصی نکردم گفتم تو این وضعیت سرماخوردگی حتما مریض شده)
بعد یه کم من و من کردن گفت ببخشید جسارت نباشه چیزی می خواستم بپرسم . گفتم بگید . گفت راستش تو درمانگاه خانوم دکتره کلی خانومم رو و بعد من رو دعوا کرد که چرا این همه مدت آمپول زدی( تازه فهمیدم منظورش ازآ مپول چیه! ) چرا یه فکر دیگه نکرده ... باز گفت ببخشیدا چون شما بهتر می دونید این چیزا رو می پرسم ( کسی تو اداره نمی دونه من چه واحدهایی رو درس می دم ) به نظرتون من برم عمل بهتره یا او ن ؟
از سوالش یه کم تعجب کردم منتها به روی خودم نیاوردم و گفتم .مسلما شما... هم راحت تره ،بستری و بیهوش شدن نمی خوا د ،عوارضش کمتره و برگشت پذیر... بهتره شما این کار رو انجام بدید .
تشکر کرد و گفت باشه شنبه می رم وقت می گیرم
بعد انگار چیزی یادش افتاده باشه گفت راستی شوهرتون چی کاره است ؟ وقتی گفتم ازدواج نکردم نگاه خاصی از آینه بهم انداخت تو چشاش ملغمه ای از پشیمونی و سوال وتریدید بود

پی نوشت(1) به نظر من بین فهمیده بودن مرد و مشارکتش تو پیشگیری از بارداری و بهداشت جنسی رابطه مستقیم هست .
پی نوشت(2) خوشحالم یه مردی رو برای مشارکت تو چیزی که تو جامعه مردسالار فکر می کنند بهشون مربوط نیست تشویق کردم .